کد مطلب:27958
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:19
باتوجه به اينكه دربين اهل سنت افراد با تقوي،اهل قرآن و ذكر وجود داردبه چه جهت امامت حضرت علي(ع) بعد از پيامبر(ص) را قبول ندارند؟
عدم پذيرش امامت اميرالمومنين(ع) توسط اهل سنت - اعم از علما و عوام آنان - با وجود نصوص متواتر و معتبر ديني علل متعددي دارد: كه به اختصار برخي از آنها را بيان مي نماييم: 1- ضعف آگاهي: بسياري از اهل تسنن از نصوص صريح پيامبر اكرم(ص) پيرامون اميرالمومنين(ع) نا آگاهند و يابه تعبير ديگر با مكانيسمهايي آنان را ناآگاه گذارده اند. شايد تصور شود كه اين عامل تنها در ميان غير اهل علم جاري است در حالي كه چنين نيست. زيرا هرچند بيشتر مبتلايان به آن توده ها هستند ليكن اهل علم نيز مراتبي دارند و بسياري از آنان از متون دست دوم و سوم استفاده مي كنند و چندان اهل تحقيق و كاوش نيستند. حقايق بسياري برآنان پوشيده مي ماند. اين روند با دو شيوه اعمال گرديده: الف) به عنوان نمونه پس از رحلت پيامبر براي ناآگاه نگهداشتن توده ها پيرامون اميرالمومنين(ع) بدستور خليفه سخنان پيامبر ممنوع اعلام گرديد و در توجيه آن گفتند: قرآن ما را بس است! (حسبنا كتاب الله) اين جريان چنان با شدت دنبال شد كه بسياري از منابع روايي را سوزاندند و راويان آن را تحت تعقيب و شكنجه قرار دادند تا از انتشار آن سخنان جلوگيري به عمل آورند. {V(ر.ك: اجتهاد در مقابل نص «ترجمه الاجتهاد والنص» سيد شرف الدين) V} ب) محمد بن جرير طبري در تاريخ خود سخنان پيامبر را در جريان دعوت خويشاوندان (ليله الانذار) چنين نقل كرده «فانكم يوازرني علي هذا الامر علي ان يكون اخي و وصيي و خليفتي فيكم» و چون سخن به اين صراحت پيرامون ولايت و وصايت امير مومنان او را ناخوشايند بود در تفسير خود آن را حذف كرده و بجايش آورده «كذا وكذا» سپس (ابن كثير) در تاريخ خود همين راه را پيموده و اين جريان در ديگر ادبيات تاريخي اهل تسنن تا زمان ما استمرار يافته و حسنين هيكل (وزير اسبق فرهنگ مصر) در چاپهاي دوم و سوم كتاب «حياه محمد» سخنان پيامبر صل الله عليه و آله در حمايت از حضرت علي(ع) را از اين واقعه به كلي حذف كرده است. 2- جعل روايات گمراه كننده؛ اين روايات كه بر هزاران عدد بالغ مي شوند در تمام زمينه هاي اعتقادي و ديگر مسائل اهل سنت راه يافته اند؛ از جمله: روايات خداشناسي كيهان شناختي تاريخي پيامبر شناختي (مانند اتهامات ناروا نسبت به پيامبر) اتهامات نسبت به امير المومنين (از جمله آن حضرت را نعوذ بالله شرابخوار معرفي كردن) بالا بردن شان عمر و او را از پيامبر بهتر و متدين تر و «فاروق اعظم» خواندن ابوبكر را «صديق اعظم» معرفي كردن و ... غالب اين روايات توسط «ابوهريره» و «سيف بن عمر تميمي» وضع گرديده است. همينقدر كافي است بدانيد كه نفر اول حدود 5 هزار روايت جعلي در كتب اهل سنت دارد و نفردومي گوي سبقت را از همه ربوده و چنان در جعل و تعريف به پيش تاخته كه از «يكصدو پنجاه» نفر به عنوان صحابي پيامبر رواياتي نقل نموده كه اصلا وجود خارجي نداشته اند و همه مخلوقات ذهن تحريفگر اويند و اسامي هيچ يك از آنان در كتب رجال و تراجم موجود نيست. براي آشنايي دقيق با اين جريان ر.ك.به: - يكصد و پنجاه صحابي ساختگي 3-1 علامه سيد مرتضي عسكري سيري در صحيحين محمد صادق نجمي 3- عامل سياسي: جريانات حاكم در جهان اسلام همواره تشيع و مكتب اهل بيت را تحت فشار قرار داده اند از همين رو فرصت مناسب و گسترده اي در اختيارآنان نبوده است تا بتوانند به صورت گسترده و همانند اهل سنت به بيان دلايل و ديدگاه هاي خود بپردازند از همين جهت مباني مكتب شيعه به نحو شايسته توسعه نيافته است.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.